جهت دریافت حدیث هفته برروی اشتراک خبرنامه کلیک کنید.
مقصود از امام مبين امام اميرالمؤمنين (علیه السلام)
از حضرت امام باقر (علیه السلام) منقول است وقتي اين آيه نازل شد :
{...وَ كُلَّ شَيْءٍ أحْصَيْناهُ فِي إمامٍ مُبِينٍ}؛[1]
«...همه چيز را در امام مبين احصا[ كردهايم».
ابوبكر و عمر از جا برخاستند و گفتند: اي رسول خدا! آيا مقصود از امام مبين تورات است؟ فرمود: نه .گفتند:آيا انجيل است؟ فرمود: نه؛ گفتند:آيا منظور قرآن است؟ فرمود: نه!در اين موقع اميرالمؤمنين (علیه السلام) وارد مجلس شد تا چشم رسول خدا (صلی الله علیه و آله)
به علي (علیه السلام) افتاد فرمود :
(هُوَ هذا اِنَّهُ الاِمامُ الَّذِي اَحْصَي اللهُ تَبارَكَ وَ تَعالي فيهِ عِلْمَ كُلِّ شَيءٍ)؛[2]
«اين است آن امام مبيني كه خداوند علم همه چيز را در او احصا كرده است».
البتّه امام مبين در آيه به «لوح محفوظ» هم تفسير شده است يعني: كتابي كه همهي اعمال آدميان و همهي كائنات در آن ثبت و محفوظ است در عين حال منافات با معنايي كه در روايت مذكور آمده است ندارد زيرا مظاهر و مجالي* علم خدا درعالم خلق داراي مراتب طوليّه است و استبعادي* ندارد كه قلب مبارك رسول خدا
در رتبهي اوُلي و قلب مبارك امام عليّ مرتضي (علیه السلام) در رتبهي ثانيه مظهري از مظاهر و مجلايي از مجالي لوح محفوظ و علم محيط خدا باشند.
قصّهي جالب عمّار ياسر در خصوص امام مبين
ذيل اين آيه قصّهاي از عمّار ياسر نقل شده كه از اصحاب بزرگوار پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم)
است .
او گفته است: در يكي از سفرها كه خدمت امام اميرالمؤمنين (علیه السلام) بوديم به بياباني رسيديم كه مملّو از مورچههاي ريز بيشماري بود و مثل سيل روي هم ميغلطيدند و ميرفتند.من از ديدن آن همه مورچگان تعجّب كردم و گفتم:
(الله اكبر جَلَّ مُحْصيهِ)؛
«چه بزرگ است آن خدايي كه شمارهي اينها را ميداند».
امام فرمود:
(لا تَقُلْ ذلِكَ يا عَمّار وَلكِنْ قُلْ جَلَّ باريه)؛
«اين چنين مگو اي عمّار؛ بلكه بگو: چه بزرگ است آن خدا كه آفرينندهي اينها است»!
گفتم: مولاي من! مگر كسي هم هست در ميان بندگان خدا كه تعداد اينها را بداند. فرمود:
(نَعَم يا عَمّار اَنَا اَعْرِفُ رَجُلاً يَعْلَمُ كَمْ عَدَدُهُ وَ كَمْ فيهِ ذَكَرٌ وَ كَمْ فيهِ اُنْثي)؛
بله اي عمّار، من مردي را ميشناسم كه هم عدد آنها را ميداند وهم ميداند در ميانشان چند عدد نر و چند عدد ماده هست! گفتم:
(مَنْ ذلِكَ الرَّجُلُ يا مَوْلايَ)؛
«آن مرد كيست اي مولاي من»؟!
فرمود : در سورهي يس اين آيه را خواندهاي؟
{...وَ كُلَّ شَيْءٍ أحْصَيْناهُ فِي إمامٍ مُبِينٍ }؛[3]
اين آيه نشان ميدهد يك امام مبين هست كه همه چيز در وجود او احصا شده است . گفتم: بله خواندهام . فرمود:
(اَنَا ذلِكَ الْاِمامُ الْمُبينُ)؛[4]
«آن امام مبيني [كه خدا فرموده: او عالم به همه چيز است] من هستم».
غرض امام از اين بيان خدمتگزاري است نه خودستايي!
اين (العياذ بالله) خودستايي نيست كه :
(تَرْكِيَةُ الْمَرْءِ لِنَفْسِهِ قَبيحٌ)؛
«تعريف و تمجيد مرد از خود زشت و قبيح است».
بلكه اين، تمام امكانات خود را در اختيار مردم قرار دادن است و گم گشتگان وادي حيرت و ضلالت را به سوي هادي به صراط مستقيم سعادت راهنمايي نمودن است.آدمي كه آب و نان فراوان در اختيار دارد و در ميان تشنگان و گرسنگان ندا ميدهد كه نزد من بياييد و آنچه ميخواهيد در خانهي من هست ببريد آيا او خودستايي ميكند يا اعلام آمادگي براي خدمتگزاري به مردم مينمايد آن وجود اقدسي كه خدا او را به عنوان «امام مبين» در ميان مردم منصوب فرموده و ابزار هدايت به سعادت ابدي را به دست او داده است وظيفهي الهي دارد كه خود را با امكانات خدا داديش به مردم معرّفي نمايد تا او را به مرجعيّت ديني خود بشناسند و براي استفاضه* از كمالات آسمانياش به سوي او بشتابند.
[1] - سورهي يس ، آيهي 12.
* احصا: شمارش كردن،آمارگيري.
[2] - تفسير برهان،جلد4،صفحهي6،حديث6.
* مجالي: محلّ جلوه كردن و متجلّي شدن.
* استبعاد: بعيد دانستن.
[3] - سورهي يس ، آيهي 12.
[4] - تفسير برهان،جلد4،صفحهي7،حديث10.
* استفاضه: طلب فيض نمودن.
صفیرهدایت شماره 024 ؛ سلسله مباحث معارفی حضرت آیت الله سید محمد ضیاءآبادی