خانه احادیث احادیث از چهارده معصوم«علیهم السلام» امام جعفر صادق «عليه السلام» دزدی که اموال مسروقه را صدقه میداد !!! و نهی از منکر امام صادق (علیه السلام) نسبت به این شخص جاهل
جهت دریافت حدیث هفته برروی اشتراک خبرنامه کلیک کنید.
امام صادق (علیه السلام) به يكي از اصحاب خود فرمود :
(أنْهَاكَ عَنْ خَصْلَتَيْنِ فِيهِمَا هَلَكَ الرِّجَالِ أنْ تَدِينَ اللهَ بِالْبَاطِلِ وَ تُفْتِيَ النَّاسَ بِمَا لا تَعْلَمُ)؛[1]
«تو را از دو خصلت نهي ميكنم كه به سبب آنها مردان بسياري هلاك شدهاند؛يكي اينكه خدا را بر اساس مسلك باطل عبادت نكني؛ديگر اينكه راجع به مطلبي كه نسبت به آن شناخت نداري اظهار نظر ننمايي و مردم را در مسير فكر خود نيفكني».
در روايتي آمده كه مردي مجروح شده بود؛در همان حال جُنُب شد.افرادي از دينداران جاهل به او گفتند: بايد غسل كني! او هم به دستور آنها غسل كرد و مريض شد و مُرد. وقتي رسول اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) از جريان باخبر شد فرمود:
(قَتَلُوه قَتَلَهُمُ اللهَ اِنَّما كانَ دَواءُ العَيِّ السُّؤال)؛[2]
«او را كشتند؛ خدا بكشدشان.داروي شفابخش ناداني، پرسيدن است».
بيماري مهلك جهل، زيانبخشترين بيماري ها
بيماري جهل از زيانبخشترين بيماريهاست؛مخصوصاً اگر توأم با غرور باشد و اصلاً خود را جاهل نداند و ديندار هم بپندارد كه در اين صورت در پوشش دينداري سر از هلاك دائم در ميآورد.
در حديثي مي خوانيم كه حضرت امام صادق (علیه السلام) فرموده است:
مي شنيدم مردم كسي را به عقل و درايت ستوده، بزرگش مي شمردند.دوست داشتم او را از نزديك ببينم؛به سراغش رفتم؛ديدم جمعي دورش حلقه زدهاند.صبر كردم تا از مردم جدا شد و به راه افتاد.دنبالش رفتم. سر راهش به دكان نانوايي رسيد؛ايستاد.ديدم از غفلت نانوا استفاده كرد و دو گرده نان برداشت و زير لباسش پنهان كرد.تعجّب كردم!! مؤمن و دزدي؟!!پيش خود گفتم: شايد با نانوا حساب و داد و ستدي دارد.از آنجا گذشت و به مغازهي ميوه فروشي رسيد و ايستاد.آنجا هم مرد ميوه فروش را غافل گير كرد و دو انار از سبد ميوهي او برداشت و زير لباسش پنهان كرد.تعجّب من بيشتر شد! باز گفتم:شايد با ميوه فروش هم حسابي دارد! امّا چرا غافلگيرانه عمل مي كند؟!
از آنجا گذشت؛به فقير بيماري رسيد و آن دو گردهي نان و دو انار را به او بخشيد! من ديگر تأمّل نكرده جلو رفتم و از راز كارش جويا شدم.نگاهي به من كرد و گفت: تو شايد جعفربن محمّد باشي؟ گفتم: بله،من جعفربن محمّدم.گفت: وقتي نسبت به دين جدّت جاهل و نادان باشي،تنها انتساب به او چه سودي براي تو خواهد داشت؟گفتم: چگونه من نسبت به دين جدّم نادانم؟!گفت: مگر اين قرآن كتاب خدا نيست كه مي فرمايد:
]مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أمْثالِها وَ مَنْ جاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلا يُجْزي إلاّ مِثْلَها...[؛[3]
«هر كس حسنه و كار نيكي انجام دهد،ده برابر پاداش خواهد داشت و هر كس گناهي مرتكب بشود بيش از يك مجازات نخواهد داشت...».
من دو نان و دو انار دزديدم؛مجموعاً چهار گناه مرتكب شدهام و چون همهي آن چهار را صدقه دادهام(به حساب يك حسنه به ده ثواب)پس چهل ثواب به دست آوردهام!! وقتي چهار گناه از چهل ثواب كم كني؛سي و شش ثواب برايم باقيمانده است.اينك ديدي كه تو از دين جدّت بي خبري؟!!گفتم: مادرت در عزايت بگريد.تو از كتاب خدا بيخبري كه مي فرمايد:
]...إنَّما يَتَقَبَّلُ اللهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ[؛[4]
«...خداوند، اعمال نيك را منحصراً از صاحبان تقوي مي پذيرد».
صدقه و انفاق مال از پرهيزكاران مقبول است نه از دزدان و خيانتكاران!! تو كه دو نان و دو انار دزديدي، چهار گناه مرتكب شدي و چون آنها را كه مال مردم بود بدون رضايت صاحبانش به ديگري دادي چهار گناه ديگر به گناهان چهارگانهي خويش افزودي!حال آيا من جاهل به دين جدّم هستم يا تو؟!نگاهي به چهرهي من كرد و راه خود را در پيش گرفت و رفت.[5]كار آن مرد، دينداري توأم با ديننشناسي بود.رفتار امام صادق (علیه السلام)هم نهي از منكر به صورت خاصّ مناسب با وضع و حال آن شخص بود.
[1]ـ بحارالانوار جلد 2 ،صفحهي114.
[2]ـ وسائل الشّيعه،جلد2،ابواب التيمّم،باب5.
[3]ـ سورهي انعام،آيهي160.
[4]ـ سورهي مائده،آيهي27.
[5]ـ مجموعهي ورّام،جلد2،صفحهي97.
برگرفته از تفسیر سوره هود از تألیفات حضرت آیت الله سید محمد ضیاء آبادی صفحه 557 الی 559